داستان های جذاب و خواندنی | ||
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان
تبادل لینک
هوشمند |
۴۰ روز بعد از تولد بچه زن:وای مامانی٬ بازم گرسنه هستی (عزیزم شیر خشک بچه رو ندیدی؟) مرد با دهان پر: نه عزیزم ندیدم , راستی عزیزم شیر خشک چرا اینقدر خوشمزه است؟
۴۰ سال بعد زن: عزیزم شمع زندگیمون داره بی فروغ میشه ما پیر شدیم. مرد: یعنی دیگه کیک نخوریم؟
۲ ثانیه قبل از مرگ زن: عزیزم همیشه دوستت داشتم. مرد: گشنمه.
وصیت نامه زن: کاش مجال بیشتری بود تا درمیان عزیزانم می بودم ونثارشان می کردم تمام زندگی ام را!! مرد:شب هفتم قرمه سبزی بدید.
اون دنیا زن خطاب به فرشته ی مسئول: خواهش می کنم ما را از هم جدانکنید , نه نه عزیزم , خدایا به خاطر من… (((وسر انجام موافقت می شه مرد از جهنم بره بهشت ))) مرد: خطاب به دربان جهنم: حالا توی بهشت شام چی میدن؟ نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
درباره وبلاگ یاد بگیر ، قدر هر چیزی را که داری بدانی، قبل از آنکه روزگار به تو یادآوری کند که: می بایست قدر چیزی را که داشتی، میدانستی ...
لینک های مفید
امکانات وب |
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |